Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش ایلنا، «هفته‌ای چهار یا پنج بار می‌رویم آن ور مرز، اما در بهترین حالت دو مرتبه بار به ما می‌خورد و در قبال جنسی که می‌آوریم، پول دریافت می‌کنیم. باید جنس باشد، صاحب بار به تو اعتماد کند و مهمتر از آن مطمئن شوی در کمین نمی‌افتی. اگر در کمین بیفتیم، جنس‌ها را می‌گیرند و علاوه بر اینکه مزدی نمی‌گیریم، اعتماد صاحب بار هم از بین می‌رود و ممکن است دیگر راحت به ما جنس ندهند که بگذاریم روی کول‌مان و بیاوریم این ور مرز.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

»

این روایت کوتاه رضاست از وضعیت شغلی‌اش؛ داستانی که سال‌هاست آن را زندگی می‌کند. روز او با این فکر شروع می‌شود که باید خودش را به موقع برساند آن ور مرز و در راه کوهستانی پر پیچ و خم که قدم برمی‌دارد، در این فکر است که آیا امروز باری لب مرز هست و کسی آن را به او می‌سپارد تا روی کولش بگذارد و بیاورد پای ماشین‌هایی که آماده هستند جنس‌های قاچاق را ببرند به شهر و به فروش برسانند یا نه؟ او به فکر کمین است و به فکر خطراتی که تازه وقتی بار را پیدا می‌کند و روی کولش به سمت داخل حمل می‌کند، تهدیدش می‌کنند.

رضا ۳۶ ساله، یکی از ۸۰ هزار کولبری است که در مرز‌های غربی کشور کار می‌کند. حکایت کولبران، حکایتی پیچیده است؛ کولبری شغلی خطرناک و سخت است و پولی که بابت آن پرداخت می‌شود، ناچیز است. با این همه، این شغل غیررسمی است و از بیمه و امنیت شغلی هم خبری نیست. در سال‌های اخیر وعده‌های مختلفی درباره رسیدگی به وضعیت کولبران داده شده؛ از اجرای طرح‌‌هایی برای ساماندهی و رسمی کردن کولبری تا بیمه کردن کارگرانی که در شرایط سخت بار‌های ۲۰ و حتی ۴۰ کیلویی را روی کول‌شان می‌گذارند و بیشتر از ۱۰ کیلومتر آن را حمل می‌کند. این وعده‌ها یا عملی نشده یا در سطحی عملی شده که فایده چندانی برای کولبران نداشته است. نتیجه اقدامات در این زمینه تقسیم کولبران به کولبران رسمی و غیر‌رسمی بوده است. کولبران رسمی ساکن روستا‌های مرزی هستند و به واسطه محل سکونت‌شان به صورت موقت اجازه حمل بار را پیدا کرده‌اند. آنها اجازه دارند بار‌های مجاز و به اصطلاح «گمرکی شده» را حمل کنند؛ بار‌هایی که کم هستند. عمده بار‌هایی که کولبران در مرز‌های غربی حمل می‌کنند، بار‌های غیر مجاز هستند و افرادی که به این کار مبادرت می‌کنند اصطلاحا کولبران غیر رسمی یا غیر مجاز خوانده می‌شوند؛ همان‌هایی که در کمین می‌افتند و هر از گاهی اخباری درباره کشته یا زخمی شدن‌شان بر اثر حوادث طبیعی و غیر‌طبیعی مخابره می‌شود.

 هر کیلو بار = ۶ هزار تومان

رضا اهل مریوان است. او لیسانس روان‌شناسی از دانشگاه دولتی اصفهان دارد. اصالتا کارگر ساختمانی است، اما کار که نباشد کولبری می‌کند و حالا هم که کار نیست. به هر حال باید خرج زن و بچه‌اش را بدهد. رضا  می‌گوید: مریوان حتی یک کارگاه ندارد که ۱۰ یا ۲۰ نفر در آن کار کنند. مشاغل خانگی هست که بی‌رونق‌اند و کشاورزی که زیاد نیست و خیلی صرف نمی‌کند. جوانان اینجا مجبورند کارگری کنند و وقتی کار نباشد، چاره‌ای نمی‌ماند جز اینکه کولبر شوند.

اطلاعات مرکز آمار نشان می‌دهد نرخ بیکاری در استان‌های غربی که کانون فعالیت کولبران است نسبت به میانگین بالاتر است. کرمانشاه در اکثر مواقع بالاترین نرخ بیکاری را در کشور دارد و نرخ بیکاری در کردستان و آذربایجان غربی نیز دو رقمی و بالاتر از میانگین است.

رضا ادامه می‌دهد: باید هر روز مسیری ۱۰ تا ۱۵ کیلومتری را طی کنیم، به روستا‌های آن طرف مرز برویم، اگر شانس بیاوریم کسی را پیدا کنیم که بارش را به ما بسپارد تا بیاوریم این طرف مرز.

آنطور که او می‌گوید نرخ حمل بار بر اساس کیلوگرم و مسافتی که باید طی شود، تعیین می‌شود. بسته به جنسی که به کولبران می‌سپارند هر کیلو شش تا ۱۲ هزار تومان خرج حمل بار می‌خورد. کولبرانی که جثه‌ای قوی دارند تا ۴۰ کیلوگرم بار هم حمل می‌کنند، اما دیگرانی مثل رضا نهایتا می‌توانند بار ۲۰ کیلویی بردارند.

این کولبر اهل مریوان عنوان می‌کند: مسیر‌های پنج کیلومتری هم برای حمل بار هست، اما چون این مسیر‌ها عمدتا بسته هستند مجبوریم مسیر ۱۰ تا ۱۵ کیلیومتری را طی کنیم؛ مسیری کوهستانی و صعب‌العبور. درنهایت پولی که برای هر بار کولبری گیر‌مان می‌آید ۲۰۰ هزار تومان است و دستمزد ما در بهترین حالت در ماه بین یک میلیون و ۵۰۰ هزار تا دو میلیون تومان می‌شود؛ پولی بخور و نمیر.

رضا می‌گوید: جوانان اینجا از سر ناچاری کولبری می‌کنند. می‌گویند این کار غیر قانونی است و اینکه جنس قاچاق را وارد کشور می‌کنیم درست نیست. من اینها را قبول دارم، اما چاره چیست؟ الان سال‌هاست که وعده می‌دهند وضعیت کولبران را سر و سامان می‌دهیم، اما فقط یک اجازه موقت آن هم به تعدادی محدود داده‌اند که خود آنها را هم راضی نمی‌کند و بسیاری از کولبران رسمی، کولبری غیر رسمی هم می‌کنند.

 بیمه‌ای در کار نیست

چند روز پیش جلال محمود‌زاده (نماینده مردم مهاباد در مجلس) گفت: هر چند قرار بود شرکتی برای کولبران تاسیس تا واردات کالا به صورت قانونی انجام شود و درآمد آن به کولبران اختصاص یابد و از سویی تحت پوشش تامین اجتماعی قرار گیرند، اما متاسفانه تنها ۱۵ هزار کولبر تحت پوشش بیمه قرار گرفتند و مابقی به فراموشی سپرده شدند. البته پس از مدتی کولبران بیمه شده را از پوشش بیمه خارج کردند.

بیمه کولبران موضوعی است که در سال‌های اخیر با افزایش اظهار نظرات درباره لزوم توجه به کولبران مناطق غربی کشور مورد توجه قرار گرفت.

اسفند سه سال پیش رسول خضری (نماینده پیرانشهر) گفت که با موافقت وزیر کار، کولبران از نیمه دوم فروردین (۹۶) بیمه تامین اجتماعی می‌شوند. دو سال بعد، یعنی در خرداد ۹۷، حیدری، مدیرکل امور مرزی وزارت کشور عنوان کرد: کولبری فعالیتی موقت است و امتیازات در نظرگرفته‌شده نیز برای مردم مرزنشین موقت است، بنابراین بحث بیمه برای آنها منتفی است.

رضا درباره بیمه کولبران می‌گوید: کولبری را نمی‌شناسم که بیمه شده باشد.

همچنین میکاییل صدیقی (فعال صنفی کارگری در مریوان) با بیان اینکه بیمه‌ای در کار نیست به ایلنا می‌گوید: چند سال پیش طرحی در این زمینه مطرح شد که البته مربوط به کولبران رسمی بود، اما تا جایی که اطلاع دارم همان طرح هم اجرا نشد و اساسا بیمه‌ای به نام بیمه کولبری وجود ندارد.

او ادامه می‌دهد: جوانان در استان‌های غربی به دلیل بالا بودن نرخ بیکاری مجبور به کولبری هستند و ما سال‌هاست که در زمینه ساماندهی وضعیت کولبران شاهد وعده و وعید‌هایی هستیم که اجرا نمی‌شوند.

وعده‌ها کی محقق می‌شوند؟

قاچاق کالا یکی از مشکلات مهم اقتصاد ایران به شمار می‌رود و مسئولان در دولت‌های مختلف تلاش ویژه‌ای برای مقابله با این پدیده دارند، اما آنطور که برخی کارشناسان می‌گویند در بسیاری موارد جای خشکاندن ریشه قاچاق یا بستن مبادی اصلی، با آن نوع قاچاقی مقابله می‌شود که معیشت مرزنشینان به آن وابسته است. ته‌لنجی و کولبری نوعی از قاچاق است که البته حجم چندان زیادی از کل قاچاق را هم به خود اختصاص نمی‌دهد. برآورد‌ها نشان می‌دهد حجم ته‌لنجی و کولبری نهایتا سه میلیارد دلار است. این برآورد مربوط به زمانی است که حجم قاچاق ۲۵ میلیارد دلار اعلام می‌شد. بر این اساس سهم ته‌لنجی و کولبری از کل حجم قاچاق به کمتر از ۱۵ درصد می‌رسد. با وجود این، بسیاری از مرزنشینان در استان‌های غربی و جنوبی کشور با واسطه و بی‌واسطه از این طریق امرار معاش می‌کنند. می‌توان در این زمینه اقدامات موثری انجام داد. اگر بناست که جلو کولبری را بگیریم، باید فکری به حال شغل و معیشت مرزنشینان کنیم.

چند سال پیش طرحی در این زمینه مطرح شد که البته مربوط به کولبران رسمی بود، اما تا جایی که اطلاع دارم همان طرح هم اجرا نشد و اساسا بیمه‌ای به نام بیمه کولبری وجود ندارد.

اطلاعات مرکز آمار نشان می‌دهد نرخ بیکاری در استان‌های غربی که کانون فعالیت کولبران است نسبت به میانگین بالاتر است. کرمانشاه در اکثر مواقع بالاترین نرخ بیکاری را در کشور دارد و نرخ بیکاری در کردستان و آذربایجان غربی نیز دو رقمی و بالاتر از میانگین است. چنین وضعیتی باعث شده جوانان در این استان‌ها جذب مشاغلی مانند کولبری شوند. آنها با این کار از  دو جهت ضربه می‌خورند. اول اینکه مشغول به کاری سخت با دستمزد پایین هستند. از طرف دیگر فعالیت آنها غیر قانونی و غیر رسمی محسوب شده و با خطرات مختلفی رو به‌روست، تا جایی که در مواردی به جان باختن آنها ختم می‌شود. بعد از چند سال که درباره ساماندهی فعالیت کولبران وعده و وعید داده می‌شود، باید بالاخره فکری جدی برای آنها کرد و حدود ۸۰ هزار نفر را از شرایط برزخی نجات داد.

      

منبع: اکوفارس

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ecofars.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «اکوفارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۳۴۸۸۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نقدی بر سریال افعی تهران ساخته سامان مقدم/ به جای سرکوب معلول باید علت‌ها واکاوی شوند

با توجه به کم حوصله شدنم سعی می‌کنم سریالها مخصوصا آثار نمایش خانگی را بعد از پایان هر فصلشان شروع به دیدن ‌کنم و سریال «افعی تهران» ساخته سامان مقدم را بر اساس همین دیدگاه هنوز ندیده بودم تا چند روز گذشته که خبر اعلام جرم علیه عوامل این سریال به دلیل اهانت به جامعه معلمان رسانه‌ای شد و کنجکاو شدم تا آن را قبل از اتمام فصلش ببینم.

قسمت اول که تمام شد احساس کردم حرفی برای گفتن دارد روی فیلمنامه و سوژه داستان با وسواس بیشتری تمرکز کردم و در فیلمنامه و ساختار آن به لحاظ گره داستانی و شخصیت‌پردازی برخلاف فیلم‌ها و سریال‌هایی که در سینما و تلویزیون باب شده تفاوت اساسی دیدم. این که فیلمنامه با توجه به پی‌رنگ اصلی که برایش تعریف شده آنقدر محکم هست که خرده داستان‌هایی که در طول اثر می‌بینیم در خدمت آن قرار دارند و هیچ سکته‌ای در روند کار ایجاد نمی‌کنند. نکته دیگر، شخصیت پردازی در فیلمنامه این سریال است که کاراکترها را در این مسیر همراه قصه کرده و به قوام و دوام آن کمک شایانی می‌کند. تا جایی که بیراه نیست اگر بگویم بر خلاف اکثر فیلم‌ها و سریال‌ها که کنش‌ها و گره‌های داستانی بر اساس اتفاق‌های تحمیلی نویسنده رخ می‌دهد در «افعی تهران» شخصیت پردازی بگونه‌ای است که اتفاقات بر اساس زیسته کارکترها در خانواده و جامعه و همچنین با نگاهی روانشناسانه و جامعه شناختی پیش می‌رود. گره‌هایی که برای خیلی از مخاطبان ملموس است و موجبات همزاد پنداری را در آنان بر می‌انگیزد و برای برخی که با مشکلات تولید یک اثر نمایشی آشنا نیستند تصویر درستی از روند ساخت در این روزهای پر چالش در عالم سینما و تلویزیون ارائه می‌دهد. البته که در طول این سریال می‌بینیم سازندگان خیلی ظریف و اما محتاطانه با این معضلات برخورد می‌کنند و داستان به گونه‌ای پیش می‌رود که سیاست سانسور توسط برخی نهادها و از طرفی پافشاری سازنده اثر برای حفظ اصل فیلمنامه‌اش و ناراحتی او از اختلالی که در قصه و هدفش از به تصویر کشیدن جنایت به وجود می‌آید منطقی هستند و هر دو طیف بر اساس وظیفه و دغدغه‌ای که دارند درست عمل می‌کنند که به نظرم این کشمکش بر جذابیت این سریال افزوده است. به تصور من سریال خوش ساخت است و بازیگران به خوبی از عهده نقش خود بر آمده‌اند بخصوص پیمان معادی که به دلیل نگارش فیلمنامه «افعی تهران» روی سوژه و کارکتر اشراف کامل دارد و مسلط‌تر جلوی دوربین ظاهر شده است و در حفظ و تداوم حس شخصیت روشنفکری که از محیط اطرافش پر از خشم است و پریشانی ذهنی دارد به خوبی عمل می‌کند. در طول سریال تدبیر کارگردان و تدوینگر در فلاشبک‌هایی که ذهن شخصیت بیانی را به هم می‌ریزد کلیدواژه‌ای است که به انتقال حس در کلیت داستان کمک می‌کند و اتفاقا همین فلاشبک‌ها هستند که مخاطب را در درک بهتر چرایی رفتارهای بیانی که به مرور در حال تحول است کمک می‌کنند و توهین او به معلمش در سکانسی که او را از ماشین بیرون می‌اندازد قابل فهم می‌شود. چرا که شخصیت او در طول کودکی و نوجوانی در خانواده و همچنین مدرسه شکل گرفته است. او هنوز کتک‌هایی که خورده و بی‌مهری‌هایی که دیده را نتوانسته فراموش کند و با آن کنار نیامده است. او هنوز در قسمت هشتم و سکانس مورد بحث به تحول شخصیتی نرسیده و نمی‌تواند معنای جمله لذتی که از بخشیدن می‌تواند بدست می‌آورد را نسبت به انتقام درک کند. با توجه به تعریفی که از شخصیت بیانی در طول 8 قسمت شده اگر رفتاری غیر از این به تصویر کشیده می‌شد حتما سکته‌ای در روند کار و دو گانگی در شخصیت او ایجاد می‌کرد و باید بدانیم که او فقط از معلمی که کتکش می‌زده متنفر است نه از جامعه معلمان. کما اینکه در قسمت دهم این سریال شاهد هستیم وقتی بیانی در رستوران نشسته و خانمی بابت سر و صدای ایجاد شده بابت جشن تولدش از او عذرخواهی می‌کند، بیانی تولد او را تبریک گفته و ادامه می‌دهد «خوش باشید». این رفتار باعث تعجب همراهش می‌شود و می‌پرسد «چون شناختت برات حل شد؟» و بیانی در جواب می‌گوید « نه، چون شعور معذرت خواهی داشت.» پس او که زخم خورده دوران گذشته و حتی در بعضی موارد زمان حال است از معلمی که تنبیه را از اساس انکار می‌کند، انتظار عذرخواهی دارد تا آبی ریخته شود بر آتش خشمش. به نظرم این رفتار را مشاوران تربیتی مدارس می‌توانند تحلیل کنند که یک دانش آموز چگونه و چرا از خانواده و شاید معلمش دچار خشم شده و پرخاشگر می‌شود. بخصوص که این درد در ذهن او کهنه شده و مانند دملی چرکین در رفتارش مشاهده می‌شود. فراموش نکنیم که او هنوز تحت درمان است و در دیالوگی تاکید دارد که از همه دنیا بدش می‌آید و از خودش کمتر. او حتی از خودش هم بدش می‌آید پس تصور نگارنده این است به جای آن که به دنبال تقبیح رفتار یک شخص باشیم و معلول را سرکوب کنیم باید علت‌ها واکاوی شود که به نظرم فیلمنامه «افعی تهران» بر اساس وظیفه ذاتی یک اثر نمایشی تلنگری می‌زند و دقیقا درگیرهمین موضوع و مطرح کردن علت و معلول است و این کارشناسان روانشناس و جامعه‌شناس هستند که باید در این باره اظهار نظر بهتری ارائه و علت‌ها را موشکافی کنند و در جهت فرهنگسازی رفتار درست در جامعه و خانواده کوشا باشند. *منتقد سینماوتلویزیون ۵۷۵۷ برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1904427

دیگر خبرها

  • نقدی بر سریال افعی تهران ساخته سامان مقدم/ به جای سرکوب معلول باید علت‌ها واکاوی شوند
  • سامان قدوس و چالش سطل آشغال در تمرینات برنتفورد / فیلم
  • سامان علیپور موسیقی منطقه زاگرس را به تالار وحدت می‌آورد
  • روایت سمیرا حسن‌پور  از پشت صحنه سریال اسکار | آقای مدیری آدم را بد عادت می‌کند
  • جزئیات بخشنامه جدید مالیاتی برای ساماندهی قانون کولبری و ملوانی
  • روایت بازیگر زن سینما از پشت صحنه سریال اسکار | آقای مدیری آدم را بد عادت می کند
  • احکام مالیاتی قانون ساماندهی کولبری و ملوانی ابلاغ شد
  • فاضلاب شهر بندر عباس سر و سامان می گیرد
  • مرمت پل تاریخی زمان‌خان سامان مدیریت شود
  • ممنوعیت تغییرکاربری غیرمجاز اراضی زراعی و باغی در چهارمحال و بختیاری